پيامهاي ارسالي
+
[تلگرام]
گاهي چه قدر بي حوصله و کم طاقت ميشوم وقتي دعايم به اجابت نميرسد چشم ميبندم و لحظه اي تامل ميکنم جور ديگري ميبينم
#خداوندا
گاهي يادم ميرود چيزهايي که امروز دارم پاسخ دعاهاي چند سال پيشم هست
گاهي يادم ميرود بنده هستم و صلاحم را تو بهتر ميداني
گاهي هم شايد بايد گوشه اي خلوت کنم و يک دل سير گريه کنم و بگويم:
"پروردگارا ببخش آن گناهي را که سبب حبس و برآورده نشدن دعايم ميشود"
مراببخش به خاطر تمام لحظاتي که بودي و حضورت را احساس نکردم و نا اميد بودم. ببخش همه را صدا زدم و هر دري را زدم ، جز نام تو و درگاه تو را.
ببخشم براي تمام لحظاتي که منتظرم بودي و من نبودم . ببخشم براي تمام گله هايي که کردم و نفهميدم که گاهي از سر حکمت نميدهي و از سر رحمت دادي و تشکر نکردم.
و در نهايت بر تو توکل ميکنم ،
چه زيبا گفتي:
"آيا خدا براي بنده اش کافي نيست؟
#شب_قدر
@fardinjahanshiri
زمزمه نسيم
98/3/4
+
[تلگرام]
نوزاد از سينه مادرش شير ميخورد
تا آنکه سير ميشود
کلسيم از استخوان هاي مادر کم ميشود و دندان هاي او را به درد مي آورد
و سبب استرس و اضطراب مادر ميشود
هنگاميکه آن نوزاد براي خود مردي ميشود
پايش را بر روي پاي ديگر مي اندازد و
در قهوه خانه اي با کلاس با ادعاي علم و فرهنگ ميگويد :
عقل زن نصفه و نيمه ميباشد
تا به حال از خودت پرسيدي عقل تو که کامل است چگونه کامل شد؟
عقل تو از غذاي همان صاحب عقلي که نصفه و نيمه هست کامل شد.
غرور زخمي من
98/2/31
+
[تلگرام]
هيس!
يواش تر خوشحالي کنيد!
شايد کسي مادر نداشته باشد...
اينقد اين طلاي با ارزش را به رخ نکشيد!
قدرشو بدونيد...از کنارش بودن لذت ببريد.
دستهاشو بو کنيد؛ ساعتها نگاش کنيد.
مادر هديه نميخواهد؛ مادرخودش هديه اس.
از دستش نديد! براش وقت بزاريد...
خيلي ها حسرت دوباره شنيدن صداي مادرشونو دارن..
فقط يواش تر!
شايد کسي دلش براي مادرش تنگ شده باشه...
شادي روح تمامي مادراني که امسال درجمع ما نيستندو مادربزرگ بنده صلواتي بفرستيد
زمزمه نسيم
97/12/7
غرور زخمي من
97/12/5
رمان انتهاي سرنوشت
97/12/1
+
[تلگرام]
#ما_بي_خيال_سيلي_مادرم_نمي_شويم
فلک ديدے چه خاکي بر سرم شد
به طفلي رخـت ماتم در برم شد
الهي بشکد دست مغيره
ميان کــوچه ها بي مادرم کرد
#فاطميه
#بي_مادريم
* راوندي *
97/11/19